تاريخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:شوشتر,مسجد,مسجد جامع,مسجد جامع شوشتر, | 13:52 | نویسنده : ایمان

 

ساخت این مسجد در شهر باستانی شوشتر بعد از فتح مسلمانان و اسلام آوردن مردم، در سال ۲۵۴ قمری در زمان سیزدهمین خلیفه عباسی «المعتزبالله المتوکل» که در زمان امام حسن عسکری (ع) خلافت می‌کرد، آغاز شد.

هرکدام از خلفای عباسی که در مسجد کارهایی را انجام داده است کتیبه ای از کار خود به یادگار گذاشته است. مسجد در گذشته دارای تعداد بیشتری کتیبه گچی و سنگی بوده اما در تعمیرات دهه 40 و بعد از آن از بین رفته است.

سمت شمال مسجد 12 ردیف ستون و سمت جنوب آن 8 ستون وجود دارد و بلندی آنها به 5 متر می‌رسد.

از مشاهده قوس طاق ها و ایوان رفیع و شبستان آن که به شیوه معماری دوره ساسانی ساخته شده است، قدمت بنا و تعلق آن به اوائل اسلام تا حدودی روشن می‌شود.

مسجد دارای حیاط وسیع و ستون‌های قطور و بسیار محکمی می‌باشد به طوری که قطر هر ستون بیش از یک و نیم متر است و بنای آن بیشتر از سنگ و آجر است و دارای منبری قدیمی است که قدمت آن را 700 سال نوشته‌اند.

در قسمت راست منبر نوشته‌هایی به خط کوفی از جنس تخته بریده شده است. ساختمان منارة مسجد را به دوران چوپانیان و شیخ اویس بن شیخ حسن چوپانی نسبت می‌دهند. بلندی مناره قبل از فرسایش، 26 متر بوده اما هم اکنون در حدود 18 متر است.

مسجد جامع در گذشته دارای یک حوض بزرگ بوده که توسط قناتی که از نهر داریون آب می‌گرفته پر می‌شد. شکل ستون‌های جلوی مسجد در دهه 40 به بنا الحاق شده‌اند و در گذشته حمامی که در پشت مسجد قرار داشت در وقف مسجد بوده است.

قبل از پوشش کنونی، سقف مسجد به وسیله شاه چوب هندی مسقف شده بود و بر طبق کتیبه موجود در مسجد که دارای تاریخ سال ۱۲۱۳، ۱۱۷۵، ۹۳۳، ۶۸۳ ،۴۴۵ هجری قمری است معلوم می‌شود که مسجد جامع شوشتر در قرون بعد به کرات تعمیر و مرمت شده است.

شبستان اصلی مسجد در طرف جنوب واقع شده، در شبستان منبر چوبی نفیسی قرار دارد که طبق کتیبه، نام (منصور ابو احارث) و تاریخ صفر سال۴۴۵ هجری قمری بر روی آن حک شده است.

مسجد جامع شوشتر

همچنین بر دیواره شبستان مسجد کتیبه گچبری با مضمون سوره یاسین حک شده است. مسجد در گذشته دارای تعداد بیشتری کتیبه گچی و سنگی بوده که متاسفانه در تعمیرات دهه۴۰ و بعد از آن از بین رفته است.

مسجد دارای حیاط وسیع و ستون‌های قطور و بسیار محکمی است به طوری که قطر هر ستون بیش از 5/1 متر است و بنای آن بیشتر از سنگ و آجر است و دارای منبری قدیمی است که قدمت آن را ۷۰۰ سال نوشته‌اند، در قسمت راست منبر نوشته‌هایی به خط کوفی از جنس تخته بریده شده است.

این منبر قدیمی 17 پله دارد که تعداد این پله‌ها به دلیل تعداد رکعت‌های نمازی است که هر مسلمان در روز اقامه می‌کند. چوب استفاده شده در این منبر از نوع آبنوس هندی است و در سال 1276 هجری قمری ساخته شده است.

مردم به دلیل اعتقاد زیادی که به این منبر داشته اند در روزهای خاصی در سال با روشن کردن شمع و بستن نیاز به این منبر دخیل می بسته اند که در یکی از این سال ها این منبر آتش می گیرد و قسمتی از آن طعمه حریق می‌شود.

مسجد جامع شوشتر دارای دو محراب است که یکی برای اقامه نماز جماعت در فصول سرد سال بوده که در داخل ساختمان مسجد تعبیه شده است و دیگری نیز برای فصول گرم سال در بیرون از ساختمان مسجد ساخته شده است.

این محراب دارای معماری پیش از اسلام بوده است و وجود پایه های پافیلی در کنار این محراب این مهم را تائید می‌کند.

وجود آجر چینی خاص در سقف این محراب باعث شده است که نقش 12 نام علی(ع) در این محراب چشم هر بیننده و اهل نظری را خیره کند. به عبارتی، معماری ویژه این مسجد باعث شده شوشتر در قرون ابتدایی اسلام مرکزیت خاصی داشته باشد.

ساختمان مناره مسجد را به دوران چوپانیان و شیخ اویس بن شیخ حسن چوپانی نسبت می‌دهند. بنای مناره مسجد جامع در سال ۸۲۲ هجری بوده است و چون کج شده بود در قرن دوازدهم قفسه‌اش را از ترس انهدام تا حد مقرنس برداشتند و در سال‌های انقلاب مشروطیت که آن را در جنگ‌های محلی سنگر قرار داده بودند و قسمتی از طرف مشرق آن خراب شد، در وسط آن میلی استوانه شکل از آجر ساخته شده که روی آن با کاشی زیبا مفروش است و بر تمامی آن کلمه «الله اکبر» نوشته شده است.

در مسجد جامع شوشتر دستورات حکومتی و احادیث زیادی در قالب کتیبه‌های خطی و سنگ نوشته بر دیوار حکاکی و یا نصب شده است.

تعداد این کتیبه‌ها به بیش از 40 عدد می‌رسید که در شرایط کنونی تنها 35 کتیبه از این تعداد باقی مانده است. برخی از این فرامین مانند دستور ممنوعیت شرب خمر و کبوتر بازی در شوشتر بوده که توسط خلیفه وقت صادر شده است.

برخی دیگر از این کتیبه ها در مسجد جامع شوشتر به دستوراتی حکومتی درباره قلعه سلاسل بر می گردد که با خط کوفی و زیبا بر سنگ حک شده است که در دهه 20 این کتیبه ها در مسجد جامع قاب گرفته شده است.

این بنای تاریخی در سال 1315 توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره 286 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و مالکیت آن در اختیار اداره اوقاف گذاشته شد.



تاريخ : چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:شوشتر,شهر,تاریخ,پل,بند شادروان, | 20:42 | نویسنده : ایمان

 

پل بند شادروان، شوشتر



این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۷۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پل بند شادروان بر روی شاخه شطیط ساخته شده و یكی از اساسی ترین بخشهای تأسیسات آبی شوشتر محسوب می شود. این پل بند با شماره 78 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. پیشینه ساخت این پل بند مربوط به دوره شاپور ساسانی است و بر اساس شواهد و مداركی در زمان شاپور ساسانی پی ریزی و ساخته شده است. پل بند شادروان در 300 متری جنوب بند میزان – در شمال غربی شوشتر - بر روی شاخه اصلی رود كارون (شطیط)ساخته شده است. و در حال حاضر بقایای آن در كنار پل آزادگان به چشم می خورد.



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:آب,شهر,شوشتر,آبشارها,تاریخ,ساسانی, | 12:1 | نویسنده : ایمان

 

مجموعه آسیاب‌ها و آبشارهای شوشتر در دوران ساسانیان، جهت بهره‌گیری از نیروی آب به‌عنوان محرک آسیاب‌های صنعتی ساخته شد. این مجموعه در مجاورت شهر شوشتر در استان خوزستان قرار دارد

 


ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:قلعه سلاسل,شوشتر,شهر,تاریخ,آثارباستانی, | 11:49 | نویسنده : ایمان

 

 

قلعه ی سلاسل

« قلعه سلاسل دژی است بسیار بزرگ دارای حیاطهای مفصل و متعدد و سربازخانه ها و طویله ها و حمامها و شبستانها و برجها و باغچه ها و قورخانه و نقاره خانه و حرم خانه و آشپزخانه و قاپیهای متعدد و حوضهای بزرگ و حصار و خندق كه اكنون بیشتر آن ویران و ساختمانها بر هم ریخته شده است. شكل قلعه بیضی غیر منظم و جایش بسیار با صفا روی قطعه سنگی مشرف بر رود كارون واقع شده. هندسة بنایش بر خلاف سایر ابنیه شرقی است. اینجا ساختمانهای چند طبقه در میانه و حیاطها ...



ادامه مطلب

 

نادر، علیرضا بیک افشار را که ایشیک آقاسی دربار وی بود، به حکومت شوشتر و هویزه منصوب کرد. و هدف از این انتصاب بیشتر آن بود تا سرکشان و متمردان آن نواحی را به اطاعت خود در آورد. علیرضا بیک برای اجرای مأموریت خود با سپاهی کار آمد وارد شوشتر گردید و در مدت کوتاهی توانست شورشیان را سرکوب، و امور آن نواحی {شوشتر، هویزه، لار و بنادر} را به نحوی انتظام دهد که احدی از متمردین و مخالفانن آن حدود دیگر جرأت تمرد ننمایند.

به گفتة مؤلف عالم آرای نادری، علیرضا بیک، پیوسته طبع خود را به غریب نوازی و عدالت گستری مصروف می داشت و به غازیان مهربانی می کرد و به رعایا احسان می نمود و اوضاع آن نواحی و خصوصاً شوشتر سامان یافت و به نحوی در دلهای سپاه و رعیت محبت آن نامدار قرار گرفته بود، که چون فرزندی عزیز و مهربان زبانزد خاص و عام گردید و آوازة عدل و داد آن خان عدالت بنیاد گوشزد اهالی و اعیان هر دیار گردید.

چون علیرضا بیک به این طریق میان مردم کسب محبوبیت و موفقیت نموده بود، عده ای از مخالفان از راه کینه و عداوت به نادر اظهار کردند که، وی در هویزه و شوشتر باد نخوت و غرور در دماغ خود افکنده، بخشش و انعام بر روی خاص و عام گشوده و وخیال تمرد و سرکشی دارد. لذا آتش غضب نادر مشتعل و چند چاپار روانه و امر کرد تا علیرضا بیک به زودی عازم درگاه وی گردد. چون علیرضا بیک از مضمون حکم نادر مطلع گردید دستور داد تا زنبورکهایی که همراه خود داشت جهت احترام به نادر شلیک نمایند.

علیرضا بیک پس از اینکه به خدمت نادر رسید، نادر او را مورد موأخذه قرار داد و به وی گفت: «خیره سری و بی ادبی تو به مرتبه ای رسیده که عظمت داخل اردو شده و زنبورک آتش میدهی.» 

بنابراین نادر دستور داد او را زندانی کرده و اموال وی را ضبط نمایند. بعد از آن علیرضا بیگگ هرچه تلاش نمود تا خود را آزاد نماید، پذیرفته نشد، و در حالیکه بیست و پنج سال از عمر او می گذشت، به دستور نادر به قتل رسید. (سال 1146هـ . ق)



 

نادر پس از خلع شاه طهماسب دوم (ربیع الاول 1145/اوت1732) و برگزیدن فرزند هشت ماهة وی به نام عباس سوم، خود با عنوان نیابت سلطنت زمام امور مملکت را در دست گرفت.

وی پس از بیرون راندن ترکها و روسها از سراسر ایران، و سرکوب شورشهای داخلی افغانان غلزه و ابدالی و استرآباد و اعادة آرامش و امنیتت به مردم مملکت، در حالیکه مرزهای قطعی کشور -جز در قندهار- به حال طبیعی خود در آمده بود، تصمیم گرفت، که نیت اساسی خود را برای شناسایی حکومتش به عنوان تنها نمایندة حقیقی توده های ایرانی عملی کند.

لذا نایب السلطنه ایران برای برگزاری مراسم نوروز سال 1148هـ.ق مقرر داشت که جمیع نمایندگان اعیان، رؤسای ایران، روحانیون، بزرگان و حکام ولایات به دشت مغان دعوت شوند تا در ضمن، امور مهم کشور نیز با آنها به بحث گذاشته شود.  

نادر در بامداد نوروز 1148هـ.ق به مدعوین اظهار داشت: من آنچه حق کوشش بود بجا آوردم و مملکت را از تجاوز روس و عثمانی رهایی بخشیدم و متجاسران افغان را نیز بجای خود نشانیدم، اکنون نیاز به استراحت دارم و از شما می خواهم که طهماسب یا فرزندش عباس را که هر دو زنده اند، و یا هر کس دیگری را که مایلید به سلطنت انتخاب کنید.



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 19 خرداد 1391برچسب:شهر,تاریخ,شوشتر,نادرشاه, | 16:13 | نویسنده : ایمان

 

محمود بود. پس از کشته شدن محمود و به سلطنت رسیدن اشرف، محمد خان از سوی اشرف به ایلچیگری دربار عثمانی مأمور گردید.  از این سفارت نتیجه ای عاید نگردید و محمد خان مجبور به مراجعه به ایران شد و چون در بازگشت حکومت افغانها رو به زوال نهاده بود؛ وی جانب نادر را گرفته و به خدمت او رسید،  و نامه دربار عثمانی و هدایایی که از آنجا برای اشراف آورده بود، تقدیم نادر کرد؛ و ضمن گزارش مأموریت خود، خواستار پیوستن به نیروهای او گردید. نادر نیز تقاضای او را پذیرفت و ضمن اضهار ملاطفت، وی را به حکمرانی کهگیلویه منصوب کرد.

نادر در سال 1144هـ . ق با عثمانیان به نبرد پرداخت، لیکن در نزدیکی کرکوک شکست سختی از آنان خورد و عدة کثیری از لشکریان وی به هلاکت رسیدند و بازمانده لشکریان نیز فرار نموده و به همدان عقب نشینی کردند.



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:شوشتر,شهر,جنگ,فتح,تاریخ,صفویه, | 14:59 | نویسنده : ایمان

 

چنانکه در مبحث قبلی گفته شد شاه اسماعیل اول در ادامة فتوحات خود، در سال 914هـ. ق 1508م جهت براندازی مشعشعیان، عازم خوزستان گردید و آن خاندان را سرکوب کرد و منقاد خویش ساخت. از این پس بود که بخش غربی خوزستان را که در دست مشعشعیان قرار داشت، «عربستان» نامیدند،  تا از بخش شرقی آن که شامل، شوشتر و رامهرمز و در دست گماشتگان صفوی قرار گرفته بود، باز شناخته شود.  شایان ذکر است که در دوران صفویه قسمت شرقی خوزستان به مرکزیت شوشتر بیشتر حرف شنوی از حکومت مرکزی داشت. لذا بهمین سبب بود که گهگاهی این قسمت توسط ساکنین بخش غربی به مرکزیت هویزه که عرب نژاد بودند، مورد تاخت و تاز و تاراج قرار می گرفت.



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:آبشارها,شوشتر,عکس,مسجدجامع,آثارباستانی, | 12:31 | نویسنده : ایمان

 

 

 

 



به استناد منابع تاریخی، شاهرخ میرزا پسر تیمور لنگ، حکومت فارس و خوزستان را به نواده خود عبد الله سلطان، بخشید و او نیز پس از دریافت منصب حکومت، در شیراز اقامت گزیده و ایالت خوزستان را به شیخ ابوالخیر جزری سپرد. شیخ ابوالخیر نیز شوشتر را مرکز حکومت خویش قرار داده و ولایت هویزه و نواحی اطراف آن را به پسر خود شیخ جلال محول نمود. در ایام مورد بحث، فتنه سید محمد مشعشع آغاز و دامنه آن بسیاری از مناطق خوزستان را فرا گرفته بود. در این باره می نویسند، سید محمد چون به سن هفده سالگی رسید، از پدر خود سید فلاح دستور گرفت که از واسط که زادگاه او بود به حله رفته در مدرسه احمد بن فهد به درس بپردازد. در آن زمان مذهب شیعه رواج بسیار گرفته و روز به روز به رونق آن افزوده می شد. سید محمد سالها در مدرسه شیخ احمد می زیست و برخی نوشته اند که شیخ، مادر سید را به زنی گرفته بود. در این میان گاهی سید محمد اظهار می کرد که من مهدی موعودم و ظهور خواهم کرد. این سخنان چون به گوش سید احمد رسید بر سید محمد بر آشفت و او را نکوهش کرد، ولی سید دنبال کار خود را گرفت و در مسجد آدینه کوفه یک سال به اعتکاف نشسته، همیشه گریه می کرد. وقتی علت این امر سؤال می شد پاسخ می داد : برآن کسانی می گریم که به دست من کشته خواهند شد.

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:شوشتر,آثار باستانی,عکس,تصویر, | 12:6 | نویسنده : ایمان

abshar 2009آستان متبرکه امامزاده عبدالله شوشتر

بند شادروان

آبشارای شوشتر در یک نگاه

Traditional water mill

 



تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:شوشتر,شهر,جنگ,فتح,تاریخ, | 22:2 | نویسنده : ایمان
در خصوص تاریخ فتح شوشتر بین مورخین اتفاق نظر وجود ندارد، بطوری که عده ای تاریخ فتح این شهر را سال 17 ه.ق و برخی سال 19 ه.ق و عده ای دیگر نیز سال 20 ه.ق نوشته اند. به هر حال پس از اینکه شوشتر فتح شد، میان اهل بصره و کوفه که در فتح شهر شرکت داشتند، نزاعی برخاست. اهل کوفه گفتند، شوشتر جزء کوفه است و مردم بصره مدعی بودند که جزء بصره می باشد. لذا برای مشخص نمودن موضوع نزد خلیفه ثانی (عمر) رفتند و خلیفه آن را جزء بصره قرار داد، زیرا به بصره نزدیک تر بود. شوشتر پس از اینکه توسط مسلمانان فتح شد به عنوان یکی از پایگاههای مهم آنان در میان سایر فتوحات جدید قرار گرفت. خصوصا اینکه این شهر از نظر علمی و فرهنگی و نشر معارف اسلامی به مرحله ای رسید که همواره مورد توجه خلفای راشدین بود. هندو شاه نخجوانی می نویسد:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:امویان,شوشتر,دوره, | 21:55 | نویسنده : ایمان
در این دوره به سبب شورشهای متعدد داخلی و وجود حرکتهای استقلال طلبانه در قلمرو خلافت اموی، جهت رفع تبعیض نژادی و ظلم بی حد امویان، همواره بسیاری از مناطق تحت سلطه آنان رزمگاه نبردهای داخلی بود. خصوصاً منطقه خوزستان به سبب نزدیکی به مرکز خلافت و به عنوان جایگاه مناسبی برای ناراضیان، تبدیل به یک کانون اغتشاش شده بود که هر از چند گاهی یا به دست خوارج می افتاد و یا توسط عمال خلیفه اموی فتح می گردید. شوشتر نیز به لحاظ موقعیت خود، بیش از سایر شهرها مورد توجه بوده و مرکزیت یافتن آن بیش از آنکه موجب آبادانیش گردد سبب ویرانیش می شد.

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:فتح,جنگ,اسلام,شوشتر, | 21:52 | نویسنده : ایمان
پس از اینکه ایرانیان در نبرد جلولاء شکست خورده وبه حلوان عقب نشینی کردند، یزد گرد همراه بزرگان خاندان خود از ترس به طرف استخر و به قولی به قم و کاشان راه گریز پیش گرفت و برای جلوگیری از پیش روی مسلمین یکی از در باریان یزدگرد به نام هرمزان که دایی شیرویه، پسر خسرو پرویز بود و در درگاه یزدگرد قربی و مکانتی تمام داشت، گفت: اعراب از جانب حلواند بر ما تاخته اند و کاری از پیش برده اند و در آنجا با آنها نمی توان مقابله نمود، اما جمعی از این قوم در حدود اهواز و خوزستان هستند که سرداران دلیر و سلحشور ندارند و تاب حملة ما را ندارند. اگر شهریار دستور دهد من بدان دیار بروم و لشکر گرد آورم و با سردار آن جمع که ابوموسی اشعری نام دارد درآویزم و او را بکشم و از فارس و اهواز مالی و لشکری فراز آورم.

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:شوشتر,جغرافیا,شهر,باغ,طوفان نوح, | 17:51 | نویسنده : ایمان
از شوش به شوشتر و از خوب به خوبترمیرسیم. شوشتر از شهرستانهای استان خوزستان و از طرف مشرق به مسجد سلیمان و از طرف مغرب به دزفول و شوش واز طرف جنوب به اهوازوازطرف شمال به دزفول وکوههای بختیاری محدوداست.این شهرازقرن ششم هجری که اهواز رو به انحطاط رفت مرکزخوزستان شدوتااواخردوره ی قاجاریه مرکزیت خودراحفظ کرد.همانطورکه گفته شد کلمه ی "شوشتر" صفت تفصیلی از"شوش" یعنی "شوش" به علاوه"تر" می باشد و شوش به معنی خوب و شوشتر به معنی خوبتر است.

ادامه مطلب
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

پیچک